Anstataŭ
حرفاضافه anstataŭ چیزی را نشان میدهد، که نقشش را چیز دیگری، ایفا میکند، یا چیزی که در جایش چیز دیگری است.
-
Anstataŭ kafo li donis al mi teon kun sukero, sed sen kremo. - به جای قهوهٰ او به من چای با شکر داد، ولی بدون خامه.
او قهوه نداد، بلکه چای(داد). چای، نقش قهوه (به عنوان نوشیدنی) را ایفا کرد.
- Kiam mortis Jobab, ekreĝis anstataŭ li Ĥuŝam el la lando de la Temananoj. - وقتی یوباب مرد، به جای او هوشام از سرزمین تمانانو شروع به حکومت کرد.
-
Anstataŭ matene, mi nun hejtados la fornon tagmeze. - به جای صبح، من اکنون وسط روز اجاق را گرم خواهم کرد.
من دیگر صبحگاه گرم نخواهم کرد، بلکه وسط روز.
-
Anstataŭ ĉia respondo la maljunulino nee skuis la kapon. - به جای هر پاسخی پیرزن (به علامت نه) کلاهش را تکان داد.
او (زن) پاسخ واقعی را نداد، بلکه تکان سر به عنوان پاسخ عمل کرد.
-
Ĉu mi ne helpu vin, anstataŭ tio, ke vi sola faru la tutan laboron? - آیا من به شما کمک نکنم، به جای اینکه، شما به تنهایی خودتان تمام کار را انجام دهید؟
حالا در صدد هستید که به تنهایی تمام کار را انجام دهید. آیا به جای آن من به شما کمک نکنم؟
- Anstataŭ ke ĉiu lernas diversajn lingvojn, ĉiuj ellernadu unu saman lingvon. - بهجای اینکه هر کسی زبانهای مختلفی را یاد بگیرد، همه یک زبان را بیاموزند.
- La aliaj anasoj preferis naĝadi en la kanaloj, anstataŭ viziti ŝin. - سایر اردکها ترجیح دادند در کانالها شنا کنند، بهجای آنکه او را ملاقات کنند.
Krom
حرفاضافه krom کاری را نشان میدهد، که فرد میتواند بهطور جداگانه موردتوجه قرار دهد. آن تعریف پایه در عمل دو معنی میدهد: جز استثنایی و جزاضافی .
krom استثنایی
krom استثنایی چیزی را نشان میدهد که به خاطر آن بقیه جمله معتبر نیست. اگر جمله مثبت است، حس جز استثنایی منفی است. چنان عبارت مثبتی معمولاً حاوی عبارات هر (همه) کس, همه چیز یا کل است:
-
Tie estis ĉiuj miaj fratoj krom Petro. - آنجا همه برادران من به جز پترو بودند.
پترو آنجا نبود .
-
Ĉio en ŝi estis juna kaj almenaŭ ŝajne serena, krom la frunto. - همهچیز در او (زن)، جوان و دستکم آرام و متین به نظر میرسید، بهجز پیشانی.
پیشانی آنگونه نبود .
-
La tuta teksto estas korekta, krom unu frazo. - تمام متن صحیح است، به جز یک جمله.
یک جمله صحیح نیست.
اگرجمله منفی است (با پیشوند ne, پیشوند هیج یا sen), حس استثنایی krom مثبت است:
-
En la salono estis neniu krom li kaj lia fianĉino. - به جز او (مرد) و نامزدش کسی در سالن نبود.
او (مرد) و نامزدش بله آنجا بودند.
-
Ne ekzistas Dio krom Mi. - به جز من خدایی وجود ندارد.
من تنها خدایی هستم، که وجود دارد.
-
En la lastaj monatoj mi, krom miaj profesiaj bezonoj, preskaŭ neniam eliras el la domo. - در آخرین ماهها من، بهجز(برای) نیازهای شغلی، تقریباً هیچگاه از خانه بیرون نرفتم.
در صورت نیازهای کاری، منواقعا خارج میشوم. (میتوان گفت جز برای نیازهای کاریام, ولی بعد از این ببینید در مورد به اضافه و جز + دیگر نشانگرها.)
-
Marta kuŝis sur la malmola litaĵo sen ia alia sento krom morta laciĝo. - مارتا روی تختخواب سخت دراز کشید، بدون اینکه حس دیگری غیر از خستگی در حد مرگ داشته باشد.
او(زن) خستگی در حد مرگ را حس کرد.
- Mi nenion pli postulus, krom ke oni montru al mi sindonecon kaj estimon. - من هیچ چیز بیشتری انتظار ندارم، به جز آنکه کسی صمیمیت و فداکاری به من نشان دهد.
- Ne ekzistas alia bono por la homo, krom manĝi kaj trinki. - به جز خوردن و نوشیدن، خوبی دیگری برای انسان وجود ندارد.
krom اضافی
krom اضافی چیزی را نشان میدهد که واقعاً معتبر است. به آن چیز (بعداً) چیز دیگری را اضافه میکنند که آنهم معتبر است. معمولاً هنوز (احتمالاً همچنین یا حتی ) در جمله وجود دارند تا حس اضافه را قویتر کنند:
- Krom Petro tie estis ankaŭ ĉiuj aliaj miaj fratoj. = Aldone al Petro ankaŭ ili estis tie. - آنجا بجز پترو، همچنین سایر برادران من بودند= علاوه بر پترو همچنین دیگران هم آنجا بودند.
- Per pruntedono ofte oni perdas krom sia havo ankaŭ la amikon. = Aldone al tio, ke oni perdas sian havon, oni perdas ankaŭ la amikon. - با وسیله قرض دادن معمولاً یک نفر بهجز داراییاش، همچنین دوستش را از دست میدهد = علاوه بر آنکه کسی داراییاش را از دست میدهد، همچنین دوستش را از دست میدهد.
- La luno ne leviĝis ankoraŭ sufiĉe alte, krom tio estis iom da nebulo. = Aldone al tio, ke la luno ne leviĝis sufiĉe, estis ankaŭ iom da nebulo. - ماه هنوز به اندازه کافی بالا نیامده بود، علاوه بر آن کمی هم مه بود = علاوه بر آنکه ماه به اندازه کافی بالا نیامده بود، مقداری هم مه بود.
- Krom Karlo, venis eĉ lia tuta familio. = Aldone al tio, ke venis Karlo... - به جز کارلو، تمام خانواده او هم آمدند= علاوه بر آن که کارلو آمد...
- Krom tio, ke li venis malfrue, li eĉ kondutis tre malbone. - علاوه بر آنکه او(مرد) دیر آمد، حتی بسیار بد هم رفتار کرد
خطر سوء تفاهم
معمولاً متن بهروشنی نشان میدهد که مربوط به استثنایی میشود یا اگر وجود دارد ankaŭ, ankoraŭ یا eĉ, آنگاه krom حتماً اضافی است. اگر آن لغات وجود ندارند و جمله منفی است, krom حتماً استثنایی است. برای روشنی قطعی معنی میتوان برای معنای استثنایی از با استثنای , escept(int)e, مستثنا شده به همراه پایانه قیدی + پایانه مفعولی, یا بدون استفاده کرد. برای معنای اضافی میتوان از al و de استفاده کرد.
Anstataŭ و krom+دیگر نشانگرهای نقشی
Anstataŭ و krom حروف اضافه کمی متفاوتی هستند، زیرا در واقع نقش عبارت را نشان نمیدهند! آنها نشان میدهند که چیز دیگری نقش چیزی را ایفا میکند، یا چیزی بهصورت جداگانه موردتوجه قرار دارد. متن، بنا بر عادت، نشان میدهد که نقش گرفتهشده مربوط به مفعول است یا فاعل یا قید. بر اساس نیاز فرد میتواند نشانگر دیگری هم که نقش عبارت را نشان میدهد اضافه کند (حرفاضافه یا پایانه مفعولی),:
-
Li faris tion pro ŝi anstataŭ pro mi. - او آن را برای خودش انجام داد، بهجای آنکه برای من (انجام دهد).
اگر کسی بگوید به جای من, به این معنی خواهد بود، که او مانند عاملی به جای من خواهدبود، که او آنرا به جای اینکه من انجام دهم، انجام خواهد داد برای نشان میدهد، که من نقش علت را بازی میکند، و او جایگزین من در آن نقش است.
-
Petro batis Paŭlon anstataŭ Vilhelmon. - پترو به جای ویلهلم، پائولو را زد.
پترو نه ویلهلم، بلکه پائولو را زد. مقایسه کنید با: پترو پائولو را زد بهجای ویلهلم. = نه ویلهلم، بلکه پترو پائولو را زد.
- Ili veturis al Londono anstataŭ al Bath. - آنها به لندن سفر کردند به جای Bath.
-
Kiu alportas oferojn al dioj, krom al la Eternulo sole, tiu estu ekstermita. - کسی که امور را به خدایان دیگری ، غیر از به فقط وجود ابدی و ازلی میبرد، برانداخته شود
بدونبه به نظر میرسد که فقط وجود ازلی و ابدی(جاودانه) میتواند امور را به خدایان منتقل کند بدون اینکه ساقط شود . به برای تفهیم اینکه وجود ازلی و ابدی، گیرنده امور است، لازمه.
-
Neniu rajtas uzi la novan aŭton, krom en la okazo, se mi tion diros. - هیچکس حق استفاده از خودروی جدید را ندارد، به جز در شرایطی که، من آنرا بگویم.
Enنشان میدهد، که واقعه موضوعی موقتی است.
-
Krom Vilhelmon Petro batis ankaŭ Paŭlon. - به جز ویلهم، پترو پائولو را هم زد.
پایانه مفعولی بعد از جز درواقع همیشه زیادی است، باوجود این در چنین جملاتی غلط نیست. سردرگمی نمیتواند ایجاد شود. در اینجا مکان ankaŭ سوءتفاهم را غیرممکن میسازد. مقایسه کنید: Krom Vilhelmo ankaŭ Petro batis Paŭlon. = علاوه بر ویلهلم، پائولو را هم زد، همچنین پترو هم همان کار را کرد.
میتوان بهوسیله مصدری که در زیر توضیح داده میشود هم موضوع را روشنتر کرد : بهجای آنکه آن را برای من انجام دهی. ...بهجای خواستن از تو... ...بهجای زدن ویلهلم. ...بهجای سفر به Bath. جز زدن ویلهلم...
کاربرد مستقل
اگر کسی میخواهد از anstataŭ یا krom بهصورت مستقل و بدون اشاره به اینکه در مورد نقش چیست، استفاده کند در این صورت باید پایانه قیدی را اضافه کند anstataŭe (با پایانه قیدی) = "بهجای آن"; krome (با پایانه قیدی) = "بهعلاوه آن":
- Li ne donis al mi kafon. Anstataŭe li donis teon. = Anstataŭ kafo... - او به من قهوه نداد. به جایش او چای داد.= به جای قهوه...
- Krome vi devas pagi por matenmanĝo. = Krom tio, kion vi jam pagis... - بعلاوه شما باید برای صبحانه بپردازید. = علاوه بر آنکه پرداخت کردهاید...
میتوان از پایانه صفتی استفاده کرد: ما باید بگذاریم جایگزین را چرخ = ...آن چرخ, که به جای دیگری کار میکند شما باید بپردازی هزینهاضافی = ...هزینه بیشتر, علاوه بر آنکه پرداختهاید
Krome(قید) و kroma (صفت) همواره معنای اضافه شدن دارند و هیچگاه معنای استتثا شدن ندارند.