ورود به محتوا

ضمایر مکانی، موقعیتی در فضا، روی سطح، روی خط یا مشابه را نشان میدهند. بسیاری از آنان در مورد زمان هم استفاده میشوند، زیرا معمولا انسان، زمان را مانند خط برای خودش تصویر میکند. همچنین ایده‌های دیگران را به صورت شماتیک به صورت موقعیت نشان میدهد. در مورد برخی ضمایر مکانی، معنی مکانی، معنای اساسی است، در حالیکه سایر معانی بیشتر در عمل استفاده میشوند.

antaŭ
موقعیتی که از همه به گوینده نزدیکتر، یا مهمتر است: جلوی خانه درخت قرار دارد. سمت جلوی خانه یا حیوان، سمت صورت یا چشمان است: Li haltis antaŭ ŝi.(او (مرد)جلوی او(زن) متوقف شد)
موقعیتی به نوبت : موقعیتی که به وسیله دیگری دنبال میشود: Mi iras antaŭ vi.(من قبل از شما هستم)
زمانی خیلی زودتر از زمان دیگر: سه روز قبلپسر خاله شما را دیدم.
malantaŭ
موقعیت سمت مخالف، در مقایسه با سمت جلو: Li estis kaŝita malantaŭ kurteno.(او پشت یک پرده پنهان شده‌بود.) Tuj malantaŭ si ŝi aŭdis viran voĉon.(درست پشتش او صدای مردی را شنید.)
apud
موقعیتی کنار چیزی. معمولا در مورد سمت راست یا چپ(نه جلو یا پشت) : Apud la skribotablo estis paperkorbo.(نزدیک میز تحریر، سبد کاغذ باطله قرار داشت) Li staris tutan horon apud la fenestro.(او تمام ساعت نزدیک پنجره ایستاد.)
ĉe
موقعیت بسیار نزدیک (قابل تماس یا غیر قابل تماس). معنای ĉe بر اساس متن، بسیار تغییر میکند. بسیاری مواقع ĉe به سادگی مکان را نشان میدهد، بدون اینکه دقیقا موقعیت را نشان دهد: Ĉe la angulo de la strato ŝi haltis.(در گوشه خیابان، او توقف کرد.) La gastoj tranoktos ĉe mi (= en mia hejmo).(مهانان شب را نزد من خواهند ماند.)
زمان بسیار نزدیک: Ĉe la komenco de la tagiĝo la arbaro aperis bele kovrita de prujno.(در شروع روز، درختان به شکل زیبایی با شبنم یخ زده پوشیده شده بودند)
ĉirkaŭ
موقعیتی در همه طرفهای چیزی: La rabistoj sidis en rondo ĉirkaŭ la fajro.(دزدان در دایره‌ای اطراف آتش نشسستند.)
زمان نزدیک: Ĉirkaŭ la mateno la ventego finiĝis.(نزدیک صبح، باد شدید متوقف شد.)
ekster
موقعیت خارج چیزی (بیرونی) : Mi staras ekster la domo, kaj li estas interne.(من بیرون خانه ایستاده‌ام و او داخل خانه است.)
en
موقعیت داخلی: En la ĉambro estis tri virinoj.(در اتاق، سه زن بودند.)
جایی که مانند فاصله به نظر میرسد، درحالیکه در واقع احتمالا بیشتر نزدیک به سطح است : La rusoj loĝas en Rusujo.(.روسها در روسیه زندگی میکنند)
زمانیکه به نظر میرسد فاصله‌ای است که داخل آن اتفاقی میفتد."داخل" فاصله زمانی، بین شروع و خاتمه فاصله زمانی است : En la tago ما خورشید را می‌بینیم، و en la nokto ما ماه و ستارگان زیبا را می‌بینیم.(در طول روز ما خورشید روشن و در طول شب ما ماه کامل و ستارگان زیبا را می‌بینیم.)
inter
موقعیتی که در هر طرف آن دو یا چند چیز دیگر وجود دارد: Sur la kameno inter du potoj staras fera kaldrono.(روی بخاری، بین دو ظرف، پاتیل آهنی قرار دارد.) Ni vojaĝis inter Pekino kaj Ŝanhajo.(ما بین پکن و بیجینگ سفر کردیم.) Estas granda diferenco inter li kaj mi.(بین او و من اختلاف بزرگی وجود دارد.)
انتخابها(بین دو یا چند تا): Ni elektis inter Ĉina restoracio kaj Itala restoracio.(ما بین رستوران چینی و ایتالیایی انتخاب کردیم.)
متعلق به گروه: Inter miaj amikoj estas multaj Sud-Amerikanoj.(بین دوستان من بسیاری از اهالی آمریکای جنوبی هستند.)
نقطه زمانی غیر دقیق بعد از یک زمان و قبل از زمان دیگر: Estis inter la sepa kaj oka horoj vespere.(بین ساعت هفت و هشت بعد از ظهر بود.)
kontraŭ
موقعیت چیزی که جلوی آن به سمت چیزی دیگر است، بخصوص به سمت جلوی آن. بنابراین، هر دو سمت جلوی خودشان را دارند که به سمت‌های معکوس جهت گرفته‌اند با فاصله‌ای بین آنها : La reĝo sidis sur sia reĝa trono kontraŭ la enirejo de la domo. ( پادشاه روی تخت پادشاهی خود، پشت به ورودی خانه نشست.)
چیزی که چیز دیگری به سمت آن حرکت میکند(به سمت جلویی آن): Ili promenis man-en-mane kontraŭ la leviĝanta suno. (آنها دست در دست، رو به بالا آمدن خورشید قول دادند.
دشمنی، بی‌علاقه‌بودن، منفی بودن، و غیره: Mi ne devas agi kontraŭ mia konscienco.(من نباید علیه وجدان خود رفتار کنم.)
چیزی که من میدهم یا در برابر، دریافت میکنم: Ili donas konsilojn kontraŭ kontanta pago.(آنها در برابر پول آماده، مشاوره میدهند.)
post
زمانی خیلی جلوتر از زمان دیگر: Post tri monatoj ili geedziĝos.(در مدت سه ماه آنها ازدواج خواهند کرد. "بعد از سه ماه")
موقعیتی که موقعیت دیگر را دنبال میکند: Ili staris en vico unu post la alia.(آنها در صف، یکی پس از دیگری، ایستادند.)
پشت چیزی: Ŝi aŭdis post si brueton.(او پشتش صدای آرامی شنید.) در حال حاضر ما استفاده میکنیم از malantaŭ در چنان مواردی.
preter
مکانی که در کنار آن حرکتی اتفاق میفتد. حرکت معمولا از این مکان، دور میشود: Li pasis preter mi sen saluto.(او از کنار من رد شد، بدون اینکه سلامی بکند.)
sub
جایی بسیار کوتاهتر از چیزی، که کمابیش مستقیما بالای آن قرار دارد. Subبیشتر مواقع به معنای "malsuper" (زیر) است. در این موارد، چیزی که کوتاهتر است، معمولا چیزی را که بلندتر است را لمس نمیکند.: Ĝi kuŝas sub la tablo.(آن زیر میز قرار دارد.) گاهی sub به معنای "malsur"(زیر) است. در این صورت چیزی که پایین تر قرار دارد، بالایی را لمس نمیکند: Sekaj folioj krakis sub liaj piedoj.(برگهای خشک در زیر پاهای او خرد شدند.)
جایی که با چیزی بلندتر، که مستقل از آن است، پوشیده شده است: Ŝi portas la libron sub la brako.(او(دختر) کتاب را زیر بازوی خود حمل کرد.)
super
جایی بلند تر از چیزی که کمابیش مستتقیما زیر آن قرار گرفته‌است. بین دو مکان، معمولا فضایی قرار دارد و به همین دلیل، تماسی وجود ندارد: Super ni briletas la steloj. (بالای ما ستاره‌ها میدرخشند.) ولی گاهی تماس وجود دارد، ولی آنقدر غیر مهم است، که مورد توجه نیست : Super la tero sin trovas aero.(بالای زمین هوا وجود دارد.) اگر تماس مهم است، از sur استفاده کنید.
پوشش بدون توجه به بلندی یا تماس: Ŝiaj longaj blondaj haroj pendis super ŝia nuko.(موهای بلوند بلند او، دور گردنش آویزان بودند.)
sur
جایی در سطح چیزی. معمولا در مورد حمایت، تثبیت، زیر فشار بودن، پوشش تماسی، یا تماس مهم دیگر است. بیشتر اوقات sur نشاندهنده موقعیت تماسی بلندتر از سطح تماس است : Sur la tero kuŝas ŝtono.روی زمین، سنگ قرار دارد.)ولیsurمیتواند موقعیتی در سطح را هم بدون توجه به بلندی نشان دهد : Meze sur la muro pendis portreto. (در وسط دیوار پرتره‌ای آویزان بود.)
tra
جایی که درون آن، حرکت اتفاق میفتد. حرکت خارج از آن شروع شده، به داخل آن میرود، و تا آخر آن پیش میرود. حرکت میتواند از یک نهایت شروع شود و تا نهایت دیگر ادامه داشته باشد. حرکت حتی میتواند از مکان دور شود، یا در داخل آن باقی بماند بدون اینکه از آن خارج شود و بیشتر برود : Tra la fenestro la vaporo iras sur la korton.(بخار از میان پنجره، به باغچه رفت.) La akvo fluas tra tubo. (آب در داخل لوله جریان می‌یابد.) اغلب حرکت از یک سمت به سمت دیگر نیست، ولی به صورت غیر دقیق و مشخص، از جایی به جای دیگر در داخل چیزی اتفاق میفتد. : La soldatoj kondukis la arestitojn tra la stratoj.(سربازان دستگیرشدگان را در خیابان هدایت کردند.)
در تمام طول زمان، از شروع تا خاتمه: Ili festis tra la tuta nokto.(آنها تمام طول شب را جشن گرفتند.)
trans
موقعیتی "در سمت دیگر". از trans استفاده میکنیم، هر گاه لازم است بالای یا روی چیزی برویم تا به سمت دیگر برسیم. : Li loĝas trans la strato.(او آن طرف خیابان اقامت دارد.)
maltrans
موقعیتی "روی این سمت چیزی". از maltransبسیار بندرت استفاده میشود. معمولا از بیان ĉi-flanke deاستفاده میشود: Prefere restu maltrans la rivero. = Prefere restu ĉi-flanke de la rivero.(ترجیحا این سمت رودخانه بمان.)

معمولا از ضمایر مکانی همرا باجهتی N-پایانه برای نشان دادن حرکت به مکان/موقعیت مربوطه استفاده میشود.

بازگشت به بالا